سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برادری را نزد جفاکاران مجوی . آن را نزد پایبندان [آزرم] و وفاداران بجوی . [امام علی علیه السلام]

همکلاسی توس
نویسنده :  Angel

این ((نامه)) زمن که از ((تو)) دورم

خاموش،چو راه بی عبورم

 

بی تست مرا،جهان،فراموش

در سینه ی من فغان خاموش

 

خواهم همه با تو راز گفتن

درد دل خسته،باز گفتن

 

صد قصه کنم ز آشنائی

بس گریه ز تلخی جدایی

 

از حال دلم تو را خبر نیست

دل از دل من شکسته تر نیست

 

از یار،جدا شدن چه زشت است

من((نایم)) و تو مرا ((نوایی))

 

تو جان منی،ولی جدایی

بی لذت روح،((تن)) چه ارزد؟

 

بی ((همنفسان))،نفس چه باشد؟

بلبل چو رود،قفس چه باشد؟

 

در جان منی،میان جانی

هرجا نگرم تو در میانی

 

در ((باغ))،تویی که دلپذیرست

در ((ماه)) تویی که بی نظیرست

 

در ((لاله)) تویی که دل رباید

در((غنچه)) تویی که دل گشاید

 

در خنده ی هر ((فلق))،تویی تو

در سرخی هر شفق، تویی تو

 

در حلقه گفتگو تو هستی

در پرده آرزو تو هستی

 

در چشمه تویی که  تن نواز است

در گریه توئی که کارسازست

 

این درد فراق،کی سرآید؟

ماه تو ز ابر، کی برآید؟

 

از زحمت صبر،در فغانم

صبری پس از این نمی توانم

 

تا چند کشم ز صبر،خواری؟

مردم ز فریب بردباری

 

در راه امید،بس دویدم

دیگر ز ((امید))،نا امیدم

 

تو شمعی و بی تو،شب خموش است

بی صبح،شبم سیاه پوش است

 

یکشب که تو را به خواب دیدم

در ظلمتم،آفتاب دیدم

 

ماییم و دو چشم پرستاره

تا ماه ز ره رسد دوباره

 

رفت از تن من توان پرواز

ترسم که دگر نبینمت باز

 

تا روی تو در برابرم نیست

دیدار دوباره باورم نیست

 

آنانکه غم مرا ندیدند

دیوار، میان ما کشیدند

 

در سینه دگر مرا نفس نیست

این رنج که دیده ام بس نیست؟

 

کی سرو،جدا ز بوستان بود؟

کی شاخه ز گل جدا توان بود؟

 

تو سرو منی به باغ برگرد!

بنگر که غمت به ما چه ها کرد

 

کی بی تو برآرم نفس را؟

ای کاش که بشکنم قفس را

 

گر بی تو به طرف باغ بودم

دلمرده و بی دماغ بودم

 

ما را به مصیبت آشنا کرد

دستی که تو را زما جدا کرد

 

راهم به فضای باغ بسته است

در کنج قفس پرم شکسته است

 

هرگه که رسد پیامت از دور

ریزد به شب سیاه من نور

 

از دور چو بشنوم صدایت

وان موج لطیف خنده هایت_

 

آید به تنم تب جوانی

بویم همه عطر زندگانی

 

باور نشود مرا که دوری

چون پرتو ماه، در حضوری

 

بانگ تو که در فضای ((سیم )) است

بر آتش خاطرم نسیم است

 

اما چه کنم؟به وقت بدرود_

پیچد به فضای سینه ام دود

 

تو خسته و خسته تر،منم من

تو بی کس و در بدر منم من

 

ای راحت جان دردمندم!

بگذار که لب فرو ببندم

 

با حالت گریه نامه بستم

در حال جنون قلم شکستم.


شنبه 87/1/24 ساعت 6:27 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از فارغ التحصیلان چه خبر
عکس های فارغ التحصیلی
اردو
یه نویسنده جدید
گذر زمان
Remember UR LOVE
تخم مرغ در مصاحبه
خوشبختی رایانه ای
لیست کاملی از خطاهای مودم
داستان های کتاب فارسی
16 ترفند برای حداکثر استفاده از باتری لپ تاپ
بخوانید ضرر نمیکنید...!
فردوسی(خلیل جوادی)
دانشجو در ملل مختلف
یک نکته
[همه عناوین(61)][عناوین آرشیوشده]
فهرست
69884 :کل بازدیدها
78 :بازدید امروز
7 :بازدید دیروز
درباره خودم
همکلاسی توس
مدیر وبلاگ : م . صفرزاده[65]
نویسندگان وبلاگ :
Angel
Angel[26]
محمد فهیمی
محمد فهیمی (@)[9]

ستاره
ستاره[9]
آشوب
آشوب[3]

یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری کثیفی پنجره را. این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیزی را ببینید و به چه چیز بیندیشید. «اندرو متیوس»
حضور و غیاب
لوگوی خودم
همکلاسی توس
لوگوی دوستان
لینک دوستان
عــــشقـــــولـــــک
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
MANIFESTER
اس ام اس عاشقانه
مهتاب شب
اس ام اس سرکاری اس ام اس نیمه شبی و اس ام اس ضدحال
Open Code
مرجع تخصصی برنامه نویسان فارسی زبان
PersianForum
Shabgard
IranVig
انجمن علمی دانشجویان ایران
الگوریتم نویس
اشتراک
 
فهرست موضوعی یادداشت ها
توس . خوشبختی . کامپیوتر .
آرشیو
ترم اول ( 1386 )
متفرقه
نبرد بی فرجام لحظه ها
ترم دوم (1387-1386)
ترم سوم (1387)
ترم چهارم (1388-1387)
طراح قالب